دیلتای و کارکرد بنیادین مسائل هرمنوتیک در علوم انسانی

author

  • محمدحسین مختاری عضو هیات علمی موسسه امام خمینی
Abstract:

  دیلتای از جمله کسانی است که به نشانه‌های تاریخی توجه، و آنها را وارد بحث هرمنوتیک کرده است. هرمنوتیک دیلتای نشان‌دهنده یک جریان فکری بین نظریه‌پردازان قرن نوزدهم است که پرورده مکتب رمانتیک بودند. برنامه وی برای تحلیل حیات بشری و مفهوم‌سازی وی از حیثیت تاریخی انگیزه مهمی را برای هایدگر به وجود آورد تا هرمنوتیک هستی‌شناسی خود را در انسان و زمان به وجود آورد. دیلتای کوشید برای روش‌شناسی علوم انسانی بالاترین درجه ممکن را تضمین کند. او معتقد بود علوم انسانی نباید روش‌های خود را از علوم طبیعی وام بگیرد. رویکرد دیلتای ارتباط وثیقی با اندیشه‌های کانت و هگل دارد و آنها را با هم جمع می‌کند. دغدغه مهم دیلتای هجمه پوزیتیویست‌ها در آن زمان بود. پوزیتیویست‌ها معتقد بودند اگر بخواهیم به علوم، تعین یا واقعیت ببخشیم، باید از روش تجربی واقع‌نما و به یک معنا ارزش‌گذار استفاده کنیم. در چنین شرایطی بود که دیلتای می‌کوشید نوعی ملاک برای عینی کردن یا تعین بخشیدن به علوم انسانی بیابد. در این مقاله می‌کوشیم چگونگی تأثیرگذاری مسائل هرمنوتیکی در برجسته‌سازی علوم انسانی و دفاع از عینیت آن در برابر علوم تجربی را نشان دهیم.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

دیلتای و بنیادگذاری علوم انسانی

چکیده۱۹۱۱ )، فیلسوف آلمانی و از بنیانگذاران فلسفه قارهایِ علوم انسانی در غرب، طرح - ویلهلم دیلتای ( ۱۸۳۳دانسته است. این طرح دارای دو بخش سلبی و ایجابی « نقد عقل تاریخی » ، فکری خود را به پیروی از کانتاست. در بخش سلبی، دیلتای ضمن اذعان به کانتی بودن پروژۀ فکری خود و تصدیق تلقّی کانتی از ماهیّتو کارکرد فلسفه به نقّادی معرفت شناسیِ غیرتاریخی، نظریۀ سوبژکتیویته و مقولات و عدم کارآمدی آن درفلسفۀ علوم انس...

full text

مفهوم علوم انسانی دراندیشۀ نخست ویلهلم دیلتای

در تاریخ تفکر به ویژه در حوزۀ علوم انسانی اندیشۀ ویلهلم دیلتای نقطۀ عطف محسوب می­شود. دوران دیلتای با علم­زدگی تمام عیار مصادف بود عده­ای که علم­زده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیه­ای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی می­رسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد شد که برای حل مسئله نسبت علوم انسانی با شناخت طبیعت باید به سنخیت موضوع ...

full text

مفهوم علوم انسانی در اندیشه متاخر ویلهلم دیلتای

دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاری...

full text

دیلتای و بنیادگذاری علوم انسانی

چکیده۱۹۱۱ )، فیلسوف آلمانی و از بنیانگذاران فلسفه قارهایِ علوم انسانی در غرب، طرح - ویلهلم دیلتای ( ۱۸۳۳دانسته است. این طرح دارای دو بخش سلبی و ایجابی « نقد عقل تاریخی » ، فکری خود را به پیروی از کانتاست. در بخش سلبی، دیلتای ضمن اذعان به کانتی بودن پروژۀ فکری خود و تصدیق تلقّی کانتی از ماهیّتو کارکرد فلسفه به نقّادی معرفت شناسیِ غیرتاریخی، نظریۀ سوبژکتیویته و مقولات و عدم کارآمدی آن درفلسفۀ علوم انس...

full text

رابطۀ علوم انسانی و هرمنوتیک روش‌شناختی

بررسی چگونگی رابطه و دادوستد علمی هر علم با علوم مرتبط و هم‌پایة خود از مسائل فلسفه‌های مضاف به آن علم است؛ ازاین‌رو بررسی رابطۀ میان علوم انسانی و هرمنوتیک روش‌شناختی از وظایف فلسفۀ علوم انسانی است. برای نسبت‌سنجی میان هرمنوتیک روش‌شناختی و علوم انسانی باید به بررسی دیدگاه‌های هرمنوتیست‌های روش‌شناختی­ای که دراین‏باره بحث کرده‌اند، پرداخت؛ ازاین‌رو نظریات دیلتای برای فهم این نسبت مهم است؛ زیرا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 15  issue 60

pages  45- 60

publication date 2014-06-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023